آیا این عشق است، یعنی عاشق شده ام؟ همیشه به او فکر میکنم، میخواهم همه جا حضور داشته باشد، اگر نباشد دلتنگ میشوم، وقتی میخندد خوشحالم و وقتی گریه میکند، ناراحت میشوم، همانی را میخواهم که او میخواهد. به طور حتم این عشق است.
عشق چیست؟
از قرنها پیش عشق احساس قلبی شناخته میشده است اما از قرن هجدهم به بعد که علم قلب شناسی بال و پر گرفت، جایگاه عشق به مرور متزل شد تا آنکه در نهایت در قرن بیستم، عشق احساسی تولید و کنترل شده از سوی مغز و نتیجه فعل و انفعالات شیمیایی در بدن خوانده شد. با پیشرفت هر چه بیشتر علم، مشخص شد عشق نتیجه واکنش متقابل مغز (مراکز مربوط به غرایز، احساسات و منطق) و قلب است. دهها هزار نورون اطلاعات درونی را به مغز مخاطره میکنند و در نهایت مرکز مربوط به غرایز این اطلاعات را بررسی کرده و دستور بروز عکسالعملهای فیزیکی مثل تندشدن ضربان قلب، سرخ شدن پوست و عمیقتر شدن تنفس را صادر میکند.
آیا واقعا عاشقی؟
برخی نشانه ها میتواند به شما اثبات کند که عاشق طرف مقابل هستید و او هم به همان اندازه شما را دوست دارد.
1 به سمت هم کشیده میشوید
یکی از نشانه های عشاق این است که از کنار هم بودن احساس غرور میکنند و همدیگر را در مقابل دیگران به گونه ای توصیف میکنند که انگار برترین هستند. در مقابل افرادی که همدیگر را دوست دارند اما عاشق واقعی نیستند، عیوب همدیگر را بیشتر از خوبیهای هم میبینند و هر یک در رابطه احساس حقارت میکنند.
2 با هم خوش میگذرانید
وقتی عاشقید حضور طرف مقابل لذتبخش است و در عین داشتن اضطراب، فرد عاشق احساس لذت میکند و این درواقع همان تقابل عقل و احساس است. وقتی با فردی قراری عاشقانه دارید، اما احساس افسردگی خستگی و سردرگمی میکنید یعنی یا شما عاشق نیستید یا طرف مقابلتان.
3 همیشه برای هم حاضرید
وقتی با او تماس میگیرید حتی اگر در جلسه کاری باشد پاسخ شما را کوتاه هم که شده میدهد. همیشه خوش خلق است و به دنبال فرصتی برای دیدنتان میگردد. تمامی این کارها یک معنا دارد طرف مقابل عاشق شماست. شما اولویت اول او هستید، او میخواهد این حس را نشانتان دهد. اگر طرف مقابلتان به شما زنگ نمیزند خود را با کار سرگرم کرده و وقتی با شماست مرتبا با تلفن حرف میزند یعنی عاشقتان نیست.
4 نگران هم هستید
وقتی با هم هستید از شما میپرسد که روز خوبی را گذراندهای یا نه و اینکه شما مشکلی نداری؟ به عبارت دیگر فرد عاشق نیازهای نارسیسیک خود را فراموش میکند و به دیگری گرایش مییابد. این گرایش نه از روی احترام، بلکه به خاطر عشق است. اگر طرف مقابلتان توجه زیادی به شما نشان نمیدهد و مشکلات درگیری هایتان برای او مهم نیست، چشم و گوشتتان را بهتر باز کنید.
5 آسیب پذیرید
فرد عاشق دوست دارد برای طرف مقابل از خود بگوید؛ از هر آنچه که دوست دارد از کودکی اش و موقعیتهایی که از دست داده. او سعی میکند اعتماد طرف مقابل را به دست بیاورد البته با توصیف آنچه که هست نه آنچه که باید باشد. معمولا خود را آسیب پذیر نشان میدهد تا در پناه دیگری امنیت و محبت را بیابد. اگر طرف مقابل شما اظهار میکند که مردها و زنها را خوب میشناسد، مراقب باشید. او تنها می خواهد مدتی را با شما خوش بگذراند.
6 در رویای هم هستید
داشتن یک خانه، فرزندان زیاد و زندگی رویایی. عاشقها رویاهای هم را همانند یک پازل کنار هم میچینند و زندگی آینده را کنار هم میسازند. اگر فردی که در کنار شماست، زندگی را یکنواخت میبیند و اشتیاقی به رویاپردازی ندارد و اهمیتی به برنامه ریزیهای شما برای آینده نمیدهد، خود را گول نزنید او عاشق شما نیست. وقتی عاشق کسی هستید، بزرگترین نگرانی این است که چگونه فرد مقابل را از احساسات خود نسبت به او باخبر کنید.
اکثر افراد فکر میکنند باید این کار را به صورت ناخودآگاه و در کمتر از 3 ثانیه انجام داد اما این بدترین روش است. اگر جزو افرادی هستید که تصور میکنید برای ابراز احساساتتان باید جلو بروید و به فرد مقابل بگویید سلام من شما را دوست دارم و میخواهم با هم باشیم»، تکنیکی است که تنها باعث دورشدن طرف مقابل از شما خواهد شد. پس به این 6 روش عمل کنید. به طور حتم این روشها موثرتر خواهد بود.
7 دلتان را به دریا بزنید
میگوید 4 ماه است که عاشق او شده اما جرات نمیکند به او بگوید. اما چرا؟ چون نمیداند عکس العمل او چه خواهد بود؟!
اگر عاشق هستید به جای انتظار کشیدن راهی برای بیان خواسته تان پیدا کنید با انتظار چیزی درست نمیشود. پا پیش بگذارید و به نحوی باب صحبت را باز کنید.
8 نگویید عاشق شما هستم
هرگز در برخورد اول به فرد مقابل نگویید که عاشقانه او را دوست دارید. میتوانید پیشنهاد رفتن به سینما یا رستوران را به او بدهید تا با هم بیشتر آشنا شوید. به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و قدم به قدم پیش روید.
9 منتظر موقعیت باشید
مطمئنا نمیشود در یک جمع دوستانه به خانمی گفت که عاشقش هستید. برای اظهار عشق همه چیز باید برنامه ریزی شده باشد. بهترین زمان از روز برای بیان احساسات، عصر است. البته برای بیان احساساتتان موقعیت فرد را در نظر بگیرید، اگر فرد مقابل شما درگیر کار و رسیدگی به دستورات رییس خود است یا به تازگی بحثی با دوستان یا والدینش داشته، مطمئنا توجهی به اظهار عشق شما نخواهد کرد. بهتر است بعد از اینکه موقعیت مناسبی یافتید رودررو (نه تلفنی یا با فرستادن اساماس و ایمیل) اظهارات خود را ابراز کنید و خجالت را کنار بگذارید.
10 اصرار نکنید، از نو شروع کنید
به عکس العمل های طرف مقابل احترام بگذارید. اگر او درخواست شما را رد کرد، بیش از حد اصرار نکنید. شانس دیگری به خود بدهید و بعد از مدتی صبر (مثلا پس از گذشت چند روز) دوباره درخواستتان را مطرح کنید. اگر در نهایت موفق نشدید به احساسات طرف مقابل بها دهید.
11 اعتماد به نفس داشته باشید
آنچه ن را عاشق مردان میکند، ثبات قدم و اعتمادبه نفس آنهاست. پس با ترس و لرز برای اظهار عشق قدم برندارید. اگر واقعا نمیدانید چگونه باید عشقتان را ابراز کنید چند کتاب و مجله بخوانید یا در سمینارهای مربوطه شرکت کنید. وقتی اعتمادبه نفستان به اندازه کافی بالا رفت، عشقتان را ابراز کنید.
12 بیش از حد رمانتیک نباشید
در برخی فیلمها میبینیم که عشاق نیمه شب در جنگل زیر نور ماه یا در هلیکوپتر هنگام سقوط، عشقشان را ابراز میکنند، اما بهتر است شما منطقی تر باشید. براساس زندگی خودتان موقعیت مناسب را بیابید و درخواستتان را مطرح کنید.
منبع:زندگی مثبت
بسیاری از جنبه های زندگی ما از آنچه می خوریم گرفته تا مدل موهایمان بر میزان استقامت تارهای موهایمان تأثیرگذار هستند. در خواندنی ها به عاداتی اشاره کرده ایم که باعث می شوند تار موهایتان نازک شوند و بیشتر بریزند و در نتیجه باید سعی کنید روش زندگی خود را تغییر دهید تا موهای سالم و زیبائی داشته باشید.
آب داغ موجب از دست رفتن آب تارهای مو (درست مثل پوست) می شود و در نتیجه موهایتان خشک می شوند و بیشتر می ریزند. بدین ترتیب نه تنها چربی های محافظ پوست سرتان را می شویید، بلکه گرمای آب باعث می شود که روزنه های سر شما بیشتر چربی تولید کنند و بدین ترتیب به ریشه موها آسیب می رسد و موهایتان بیشتر می ریزد. پس بهتر است موهایتان را با آب ولرم و حتی سرد بشویید. سعی کنید همیشه با آب ولرم دوش بگیرید و موهایتان را با سردترین آب ممکن آبکشی کنید.
دماهای بسیار داغ به پروتئین هایی که موهایتان را می سازند و به روپوست محافظ آنها آسیب می زنند. وقتی روپوست مو آسیب ببیند، تعادل رطوبتی آن بهم می خورد و موها بیشتر به شکستگی و ریزش آسیب پذیر می شوند. استفاده از سشوار و دیگر وسایل داغ را به حداقل برسانید و سعی کنید از وسایلی با کمترین دمای ممکن استفاده کنید. همیشه اسپری ضدگرما بزنید تا عایقی گرمایی برای کاهش اصطکاک ایجاد شود.
اینکه خودتان را از گرسنگی بکشید بدنتان را مجبور می کند تا انرژی کم خود را برای کارکردهای اصلی مانند کمک به کارکرد قلب و مغز بکار ببرد و دیگر انرژی زیادی برای درست کردن مو نمی ماند. در واقع یکی از نشانه های اصلی در تشخیص سوء تغذیه ریزش مو است. سعی کنید رژیم غذایی سالمی داشته باشید و پروتئین هایی همچون ماهی، مرغ، عدس و لوبیا مصرف کنید. مو در اصل از پروتئین تشکیل شده است. اگر پروتئین کافی مصرف نکنید موهایتان از بین می روند.
موهای ما وقتی خیس هستند بیش از هر زمان دیگر نسبت به شکستن آسیب پذیرند، زیرا وقتی موها خیس هستند، روپوست محافظ آنها کمی بلند می شود. شانه کردن موها زیر دوش و سپس خشک کردن شدید موها با حوله، طوفان شدیدی برای موها محسوب می شود. سعی کنید قبل از آنکه موها خیس شوند آنها را شانه بزنید و بدین ترتیب بعد از دوش گرفتن شانه زدن را به حداقل برسانید. سپس به آرامی با حوله ای نرم آب موها را بگیرید و هرگز با حوله آنها را مالش ندهید.
اگر همیشه موهایتان را دم اسبی سفت یا بافت سفت می بندید، بدانید که این مدل ها به فولیکول های موهایتان آسیب شدیدی می زند و صدمه های این مدل ها برای موها دائمی است. زیرا فولیکول های مو برای همیشه ضعیف می شوند و رشد دوباره موها غیرممکن می شود. موهایتان را همیشه شل ببندید و اگر برایتان مقدور است سعی کنید تا حد ممکن موهایتان را نبندید، به خصوص وقتی می خواهید بخوابید. زیرا غلت زدن در خواب اصطکاک بیشتری ایجاد می کند. اگر وقتی موهایتان را بسته اید سرتان درد می گیرد و پوستتان کشیده می شود، بدانید که موها را خیلی سفت بسته اید.
اگر روی اسپری مو یا ژل موی شما نوشته شده است که موهایتان را تمام روز حالت می دهد، باید آن را دور بیندازید. زیرا این محصولات الکل زیادی دارند و موهایتان را خشک و شکننده می کنند. وقتی موهایتان را شانه می زنید، باقیمانده این مواد باعث می شود که موهایتان بشکنند و بریزند. همیشه سعی کنید از محصولاتی که موهایتان را چسبناک و چوبی می کنند دوری کنید. در عوض از محلول های نرم تری مانند کرم های حالت دهنده مو استفاده کنید که رطوبت موهایتان را حفظ می کنند و هنگام شانه زدن اصطکاک ایجاد نمی کنند.
اگر سرتان می خارد، شاید دلیلش seborrheic dermatitis باشد که موجب ریزش مو می گردد. وقتی روپوست آسیب می بیند، تار موها به شکستگی حساس می شوند. با شامپوهای حاوی سلنیوم، زینک پیریتیون یا روغن درخت چای این خارش را تسکین دهید. اگر محصولات بدون نسخه کارساز نبودند، از پزشک خود بخواهید که شامپوهای ضدقارچ یا فوم کورتیزون تجویز کند.
حتی اگر تصمیم عاقلانه ای مانند برنزه نشدن گرفته اید، باز هم ممکن است موهایتان زیادی در برابر اشعه فرابنفش قرار داشته باشند که باعث می شود مقاومت و حالت ارتجاعی موهایتان کم شود. قرار گرفتن طولانی مدت در برابر اشعه فرابنفش باعث می شود که لایه های روپوست ضعیف شوند و بشکنند و در نتیجه موها بریزند. سعی کنید از روسری یا کلاه استفاده کنید تا موهایتان کمتر در برابر اشعه فرابنفش قرار بگیرند. استفاده از کاندیشنرهایی که حاوی ضدآفتاب هستند نیز اثربخش است.
حالا که شامپوهای خشک بیشتر در دسترس خانم ها قرار دارند، برایشان راحت تر است که تا چند روز موهایشان را نشویند. با اینکه این شامپوها گزینه های راحتی هستند، ولی اصلاً به نفع موها نیستند. جمع شدن این مواد روی موها یا شوره ها و پوسته های اضافی روی جمجمه باعث می شود که فولیکول های مو پر شوند و رشد مو دشوار شود. اینکه یک روز موهایتان را نشویید هیچ اشکالی ندارد. ولی وقتی این کار تبدیل به عادت شود، باقیمانده های محصولات مو، گرد و خاک و چربی موجب می شود که روزنه های روی پوست سرتان مسدود شوند. سعی کنید هر دو روز یکبار موهایتان با بشویید، به خصوص اگر زیاد عرق می کنید یا از محصولات زیبایی موی زیادی استفاده می کنید.
و
زنجبیل یا زنجفیل گیاهی است با نام علمی zingiber officinale که به نام عمومی ginger در دنیا مشهور است. زنجبیل گیاهی است چند ساله که دارای ریزوم های غده ای است. ساقه های گیاه به طور عمودی از ریزوم ها خارج شده و در انتها به گل های زرد و زیبا منتهی میشوند . برگهای این گیاه پهن بوده و باغلافی به ساقه ها متصل شده اند.
کاربرد دارویی زنجبیل به هند و چین باز می گردد . نشانه های کاربرد آن در کتب دارویی چین پیدا شده است .در قرن سیزدهم با مشخص شدن خواص آن ، مصرفش در آشپزی سراسر اروپا رایج شد. زنجبیل در عطاری های قرون وسطی جایگاه خاصی داشت واز آن برای درمان تهوع و نفخ استفاده میشد.
مهمترین ترکیبات زنجبیل شامل مواد بودار سوزاننده ای است که بیشتر اثرات اصلی آن مربوط به همین مواد است. ترکیبات اصلی آن شامل : انواع قند ها ( 50تا 70 درصد) ، چربی ها (3تا درصد) ، اولئورزین ( 4تا 7.5 درصد ) ، و ترکیبات سوزاننده (1تا 3 درصد ) است. یک قاشق غذاخوری زنجبیل تازه (6 گرم) حاوی 5 کالری ، یک گرم کربوهیدرات و مقدار بسیار جزءی چربی ، پروتئین و فیبر می باشد.
زنجبیل جزء گیاهان دارویی است. خواص زنجبیل متعدد بوده؛ از جمله : ضد تهوع ، مقوی قلب، ضد ه شدن خون، ضد باکتری ، آنتی اکسیدان ، ضد سرفه ، ضد سموم کبدی، ضد التهاب ، ادرار آور ، کاهش اسپاسم ، محرک سیستم ایمنی، ضد نفخ ، افزایش ترشحات روده ای معدی ،پایین آورنده ی کلسترول خون، و محرک گردش خون مغزی و محرک هضم غذا می باشد . در مطالعات آزمایشگاهی مشخص شده است که زنجبیل دارای خاصیت ضد سرطانی می باشد . جینجرول ، مهم ترین جزءتشکیل دهنده ی زنجبیل که مسئول ایجاد طعم و مزه در این گیاه می باشد ، از رشد سلولهای سرطانی مخصوصا سرطان روده بزرگ در انسان جلوگیری می کند .
واکنشهای التهابی ایجاد شده در سرخرگها از طریق اکسیداسیون چربیها و متابولیتهای اسید آراشیدونیک از ریسک فاکتور های اصلی برای بیماریهای قلبی عروقی می باشد. ترکیبات زنجبیل مانع تولید سیتوکینهای التهابی و آنزیم های تولید کننده پروستا گلاندینها میشوند و از این طریق کاهش دهنده واکنشها ی التهابی و بیماریهای قلبی می باشد.
زنجبیل باعث جمع آوری و باند شدن رادیکالهای آزاد ومحافظت غشاء سلولی از اکسیداسیون میشود. زنجبیل به صورت معنی داری باعث پایین آمدن پراکسیداسیون چربی و افزایش سطح آنزیم های آنتی اکسیدانی میشود ، به طوری که خاصیت آنتی اکسیدانی زنجبیل مشابه اسید اسکوربیک می باشد.
زنجبیل باعث کاهش کلسترول ، تری گلیسرید، VLDL،LDL ، فسفو لیپید ها ، و در نتیجه کاهش تخریبهای آترواسکلروتیکی و همچنین باعث افزایش HDL می گردد . زنجبیل با تاثیر بر کبد باعث کاهش بیوسنتز کلسترول و با تحریک تبدیل کلسترول به اسید های صفراوی باعث افزایش دفع مدفوعی آنها می گردد.
زنجبیل مانع تشکیل ه ناشی از آراشیدونیک اسید وترومبوکسان ناشی از سیکلواکسی ژناز و سنتز پروستوگلاندین ها و پروستاسیکلینها همراه با افزایش فعالیتهای فیبرینولیتیکی میگردد. تاثیر زنجفیل بر کاهش چسبندگی پلاکتها قوی تر از سیر و پیاز می باشد.
مصرف زنجبیل باعث گشاد شدن عروق و کاهش فشار خون میگردد . زنجفیل به عنوان جایگزین آسپیرین برای بیماران مسن و دارای زخمهای معده توصیه میگردد .
در کودکان زیر 2 سال نباید استفاده شود.
مصرف زیاد زنجبیل موجب سوزش سر دل میشود.
افرادی که سنگ کلیه دارند باید قبل از مصرف زنجبیل حتما با پزشک م نمایند.
اگر داروهای رقیق کننده خون مثل وارفارین و آسپیرین مصرف می کنید زنجبیل نخورید .
مصرف آن در دوران بارداری وشیردهی باید در حد متعادل باشد.
مدارک موجود نشان دهنده اثرات مفید زنجبیل بر التهاب ،رادیکالهای آزاد ، هایپرلیپیدمی، توده پلاک های خون و فشار خون می باشد. مصرف این دارو به عنوان چای زیاد معمول نیست ولی مصرف روزانه یک گرم از پودر زنجبیل توصیه می شود.
همه لذت کادو دادن یک سو و ماجرای چه خریدن هم یک سو! هول نکنیدقصدمان این نیست که به شما بگوییم چهچیزی بخرید، اتفاقا این را بعهده به خودتان میگذاریم و سلیقهای که به خرج میدهید ولی در باره رنگ هدیه اصلا و ابدا نمیتوانید به سلیقه شخصی بسنده کنید ! نوبت به رنگ که میرسد باید به علاقهطرف مورد نظرتان بسنده کنید و بفهمید دوستتان چه رنگی دوست دارد.
برای رسیدن به جواب هم لازم نیست گوشی تلفن را بردارید و از خودش سؤال کنید! فقط کافی است کمی روی رفتارش زوم کنید. رفتار و روحیات او همه چیز را لو میدهد. اما برای آنکه در این شناسایی درست به هدف بزنید ما به شما میگوییم چه رفتاری نشانه علاقه به چه رنگی است. با ما همراه باشید.
مهربان است و خونگرم؛ وفاداری و وظیفه شناسی هم که از خصوصیات ذاتی اوست.بدون آنکه بخواهد، برایش بسیار مهم است که دیگران درموردش چطور فکر میکنند. خودش اهل حرف زدن نیست اما همیشه برای شما یک شنونده خوب است و خوشبختانه راز نگهدار. اعتماد به نفس ندارد اما خوشخلقی او زبانزد همه اطرافیان است. خلاصهاینکه با او بودن به شما آرامش میدهد هرچند خودش کوهی از استرس است. با خیال راحت بروید سراغ رنگ سبز، فرقی هم نمیکند که هدیه شما چه باشد.
عاشق شکوه، ظرافت و زیبایی است. شخصیت اسرار آمیزی دارد. مغرور است اما کاملا اجتماعی و با معنویات رابطه خوبی دارد. بهتر است مراقب دوستیتان باشید چرا که نه تنها شما بلکه همه اطرافیان از معاشرت با او لذت میبرند. رنگ مورد علاقه این دوست اسرارآمیز شما رنگ ارغوانی است. پس نگران انتخاب هدیه نباشید چون رنگ مورد علاقه او رنگ سال است و پیدا کردنش اصلا کار سختی نیست!
بسیار درکتان میکند و اهل لطف کردن نه تنها به شما بلکه به همه اطرافیان است. این لطف تا آنجا پیش میرود که اغلب اوقات نگران و دلواپس دیگران است!حرف شور و نشاط و عشق به زندگی هم که در میان باشد در حد و اندازههای خودش چیزی کم از طرفداران رنگ قرمز ندارد. همین شور و نشاط درونی باعث شده تا نه تنها خود شما بلکه دیگران هم عاشق معاشرت با او باشند. نوبت به بالا و پایین و سختیهای زندگی هم که برسد با اقتدار جلو میرود و از پس رویارویی با شکستها هم بر میآید. به اینجا که رسیدید لازم نیست از او بپرسید رنگ مورد علاقهاش چیست، فقط کافی است هدیهای که برایش انتخاب میکنید صورتی باشد!
دوست شما بسیار پرانرژی است و پر از عشق و علاقه به زندگی. بسیار خوشبین است و در مواجههبا هدفهایش اهل کوتاه آمدن نیست، تا جایی هم که بتواند محکم و مصمم جلو میرود. البته کمی هم قدرت طلب است و دوستدارد همه چیز را تحت مدیریت خودش در آورد. با این حال کاملا اجتماعی است و اساسا عاشق ارتباط با مردم است. خلاصه اینکه پر از انرژی است و پویایی از وجناتش پیداست. در چنین شرایطی وقتی پای هدیه خریدن به میان میآید یک راست بروید سراغ رنگ قرمز، فرقی هم نمیکند قرار است چه چیزی برای او بخرید. با اطمینان طیفهای رنگ قرمز را انتخاب کنید، حتی میتوانید تا تونالیتهای از رنگ نارنجی البته از نوع پر رنگ و لعابش هم پیش بروید و شک نکنید که بهترین انتخاب را دارید چرا که روحیات دوست شما نشان میدهد در ناخودآگاهش به رنگ قرمز علاقهمند است.
اسرارآمیز است و احساساتی. وقتی کارهای شخصیاش در میان باشد اصلا و ابدا زیر بار نصیحتهای شما نمیرود. با ثبات است و البته پشتکار هم دارد بنابراین طبیعی است که خودش به تنهایی از پس اداره امور شخصیاش بربیاید.در مورد او به رنگ فیروزهای فکر کنید؛ یک انگشتر یا حتی گردنبند و گوشوارهای با سنگ درشت فیروزه خوشحالش میکند، شک نداشته باشید چرا که طرفداران چنین رنگی اغلب خانمها هستند!
خوش ذوقاست و با ظرافت طبع بسیار. روحیهای حساس دارد و اتفاقا هنرمند است. درونگرا نیست اما بیشتر درگیر جزئیات است تا کلیات. به جزئیات زندگیاش توجه خاصی دارد و هرکاری را با تمام ریزهکاریهایش انجام میدهد. برای کمک به دوستان و اطرافیان سر از پا نمیشناسد و از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. از همه مهمتر اینکه به شخصیت یکیک دوروبریهایش احترام میگذارد، شما که جای خود دارید! ذهنتان را درگیر نکنید؛ رنگ مورد علاقه او مشکی است.
جاه طلب است و پر از آرزوها و رویاهای بزرگ. برای لذت بردن از زندگی تمام تلاشش را میکند. اهل نشستن و منتظر شانس ماندن نیست. جسور است و بیباک. با تجمل هم میانه خوبی دارد. دوست جاهطلب شما عاشق رنگ طلایی است، پس از همین حالا دست به کار شوید!
به روز است و بیشتر از آنکه با سنت میانهای داشته باشد درگیر زندگی مدرن است.با آرامش ذاتی که دارداز طرفداران صلح است و البته اهل سازش و توافق. رنگ مورد علاقه این دوست شما طوسی است. حق با شماست خرید هدیه برای او به این سادگیها هم نیست!
دوستتان کمی تا قسمتی فیلسوف مآب است البته فیلسوف با چاشنی شاعرپیشگی اما تا دلتان بخواهد میتوانید روی او حساب باز کنید، از بس که ثابت قدم است! کمتر به یاد میآورید که جایی تغییر عقیده داده باشد، شاید کمتر اهل تصمیمگیریهای حیاتی باشد ولی امان از وقتی که تصمیم بگیرد! چه پولها که در جیب و چه رازها که در سینه به امانت ندارد، اصلا آوازه قابل اعتمادیاش جلوتر از خودش همه جا میپیچد. اگر روی لجبازیاش سرپوش بگذارید یک دوست کامل است! برای دوستی با چنین روحیاتی فقط مجازید به رنگ قهوهای فکر کنید و لاغیر!
همان طور که منزل را باید از کثیفی پاک سازی کرد، لازم است بدن نیز سم زدایی شود زیرا هر روز در معرض میزان زیادی از مواد شیمیایی موجود در خوراکی ها و … قرار می گیریم.
اگرچه بدن به طور خودکار برخی از این مواد شیمیایی را دفع می کند اما به علت بالا بودن میزان سموم گاهی بدن دچار مشکل می شود.
بدون شک کبد یکی از مهم ترین اعضای بدن است که سیستم طبیعی سم زدا به حساب می آید. برای پیش گیری از جذب چربی کبد آن را به سموم قابل حل در آب تبدیل می کند تا بدن بتواند به آسانی آن را دفع کند.
این تنها یک نقش کوچک است که کبد در بدن ایفا می کند. کبد دارای بیش از ۵۰۰ عملکرد است، از جمله آن ها سوخت و ساز چربی و تنظیم هورمون است. در صورتی که روی کبد فشا زیادی وارد شود، این عضو دچار مشکل می شود. برای پاکسازی کبد و حمایت از آن و همچنین کمک به روند طبیعی سم زدایی بدن به نکاتی که در ادامه بیان می شود، توجه کنید.
کبد به طور طبیعی سخت کار می کند و مصرف موادی چون مسکن های otc که بر این عضو حیاتی فشار می آورد، برای آن مضر است. در واقع مصرف تدریجی، اندک و منظم مسکن ها، علت عمده بیماری های کبدی و از کارافتادگی آن است.
آب برای سیستم طبیعی سم زدایی ماده مهمی محسوب می شود. از این طریق است که بدن سموم را دفع می کند. اسیدسیتریک آب لیمو، کبد را در تولید صفرا کمک می کند کیسه صفرا نیز ارگان دیگری از بدن است که برای دفع سموم استفاده می شود.
زردچوبه، خار مریم و قاصدک، پاک کننده و محافظت کننده کبد است. سعی کنید به طور روزانه، ۵۰ میلی گرم زردچوبه، ۵۰۰ میلی گرم عصاره قاصدک یا ۵۰۰ میلی گرم خار مریم مصرف کنید.
کلم بروکلی، کلم برگ و … برای سم زدایی مفید است از این سبزیجات حداقل روزی یک وعده مصرف کنید.
ماده کانی برای روند سم زدایی کبد مهم است، بنابراین مواد غذایی غنی از مواد معدنی مصرف کنید ماده معدنی مهم برای سم زدایی کبد شامل کلسیم، منیزیم، پتاسیم، سدیم، مس، آهن، سلنیم، روی و منگنز است.
تابستان نزدیک است و میوههای آبدار و شیرین رنگارنگش. میوههای پر از قندی که شاید در هیچ فصل دیگری نتوانید مشابه آنها را در شیرینی پیدا کنید. اما این به معنی چاقی و اضافه وزن تحمیلی در تابستان نیست. با خواندنی ها همراه باشید تا میوه های تابستانی که شما را چاق یا لاغر می کند را بشناسید:
این صیفیجات خنک و آبدار و شیرین، برخلاف چیزی که مردم تصور میکنند، جزو میوههای کم کالری به حساب میآیند. بنابراین میتوانید با خیال راحت تابستانتان را با خوردن این صیفیجات بگذرانید و دلهره چاق شدن نداشته باشید.
هر 100 گرم از هندوانه 25 کیلوکالری انرژی دارد و این رقم در خربزه و طالبی برای همین وزن، به 23 کیلوکالری میرسد. قند این میوهها از نوع فروکتوز است که زود هضم میشود و حتی برای افراد دیابتی هم خطرناک نیست.
هندوانه رسیده ویتامینهای B، B2، PP و C هم دارد و در آن مقادیر کمی بتاکاروتن، پکتین، اسید فولیک، ناتوریم، فریوم، فسفر و کلسیم موجود است.
طالبی هم منبع خوبی از ویتامین A است و پتاسیم، اسید فولیک، فیبر، منیزیم، ید و ویتامین های B6 بالایی دارد. خربزه هم به جز تاثیری که بر لاغری دارد، سرشار از ویتامین A و C است و کلسیم و آهن بالایی دارد.
آنهایی که رژیم لاغری دارند، میدانند که هیچ میوه ای به اندازه خیار شکم پرکن و پرخاصیت و کم کالری نیست. خیار بوتهای که در مردادماه بار میدهد، با داشتن 5کالری در 100گرم، یک میوه کم کالری تابستانی محسوب میشود که در رژیمهای لاغری خوردن آن آزاد است. به خصوص اگر با آب لیموترش خورده شود، میتواند چربی سوز خوبی در وعده صبحانه شما باشد.
در هر 100 گرم انبه 55 تا 70 کیلو کالری وجود دارد اما جزو میوههای دارای کالری منفی به حساب میآید. یعنی فرایند هضم و جذب آن بیشتر از میزان کالری دریافتی شما انرژی میطلبد. به همین دلیل، اگر نگران چاقکنندگی میوههای تابستانی هستید لازم نیست انبه را در لیست سیاه خود قرار دهید.
آلبالو میوهای کم کالری و سرشار از ویتامین C است. آلبالو در هر 100 گرم حدود 20 کیلو کالری دارد و برخلاف گیلاس که در 100 گرمش 76 کیلو کالری وجود دارد، یک میوه لاغر کننده به حساب میآید. به خصوص اگر در وعده صبحانه مصرف شود.
برای لاغر شدن، هر میوهای که ویتامین C داشته باشد به شما توصیه میکنیم. مرکبات بهترین منابع ویتامین C هستند اما به جز آنها، توت فرنگی، انبه، آناناس و کیوی و هندوانه هم منابع خوبی از ویتامین C هستند. کسانی که روزانه مقادیر بیشتری از ویتامین C مصرف میکنند، کمر و پشت باریکتری دارند. آنها در انجام ورزشهای هوازی هم 25 درصد بیش از دیگران چربی میسوزانند.
یک فنجان آناناس تازه 25 میلیگرم ویتامین C و 100 گرم آن 45 کیلوکالری دارد که البته نسبت به هندوانه و خربزه و طالبی میوه پرکالریتری به حساب میآید اما جزو کالری منفیها به حساب میآید. توت فرنگی هم که در هر 100گرم آن 35کیلو کالری وجود دارد، جزو میوههای غنی از ویتامین C است که با خوردن 8 عدد از آن میتوانید 40 درصد نیاز روزانهتان به این ویتامین را برطرف کنید.
- میوههای ممنوعه تابستان
اگر رژیم لاغری دارید، باید بدانید که هلو، شلیل، آلو زرد، انگور و گلابی جزو میوههای ممنوعه برای رژیم دارها به حساب می آیند. هر عدد شلیل حدود 50 کالری دارد، هر عدد آلود زرد 75 کالری و هر عدد هلو 60 کالری دارد. در 100 گرم انگور 80 کالری و در همین میزان گلابی هم 60 کالری وجود دارد. بنابراین سعی کنید برای چاقتر نشدن در روزهای تابستان دور این میوه ها را خط بکشید.
دخترها به خواستگاری کدام پسران بروند؟
| |||
از قدیم مرسوم بوده که آقا پسرها به خواستگاری دختر خانم ها بروند و این رسم نسل به نسل ادامه داشته و به ما رسیده است، پسر ها عادت کرده اند که گل و شیرینی بخرند و با خانواده و اقوام نزدیک به منزل دختر مورد نظر خود بروند و در این راه ممکن است به هدف خود برسند و با شخص مورد علاقه خود ازدواج کنند یا حتی ممکن است درخواست شان مورد قبول نباشد و دختر خانم ها هم طبق این رسم در خانه می نشینند و منتظر می مانند تا انتخاب شوند و کسی از آنها خواستگاری کنند و از بین خواستگارانی که دارند فرد مورد نظر و ایده آل خود رابرای ازدواج انتخاب کنند که معمولا این ازدواج ها با انواع شروط و مهریه همراه خواهد بود، حالا اگر این روند برعکس شود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
اگر دختر خانم ها به خواستگاری پسرها بروند آیا این شروط همچنان باقی خواهد ماند ؟ برای دختری که از پسری جواب نه بشنود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ بد نیست بدانیم چند تن از کارشناسان در مورد خواستگاری دختر خانم ها موافقت خود را اعلام کرده اند و برای جا افتادن و فرهنگ شدن این رسم تلاش می کنند.
یکی از این افراد دکتر ابهری (متخصص در روانشناسی و رفتارشناسی) است. ایشان یکی از سر سخت ترین موافقان این طرح است. او چندوقت پیش در گفت و گو با یکی از خبرگزاری ها گفته بود: در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج ۱۵ الی ۱۷ سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت وم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگ سازی شود.»به بهانه همین موضوع با دکتر ابهری گفت وگوی مفصلی داشتیم که به جزئیات این طرح و نتایج کاربردی برای خواستگاری دختران از پسران برسیم.
| |||
گردآوری و تنظیم:گروه سبک زندگی پرشین پرشیا | |||
| |||
مجله زندگی ایده آل | :منبع |
مهران مدیری همیشه می ترکاند؟
| |||
سیامک انصاری از زمان تولید پاورچین» به عنوان پای اصلی سریال های مدیری در تمام کارهای او حضور پیدا کرد و با ایفای نقشی کلیدی و حساس، بخش مهمی از بار کمدی های او را به دوش کشید. این بازیگر طبیعتا به دلیل حضور فعال مستمر در این کمدی ها و آشنایی بیش از حد به ساختار کمدی های مدیری، گزینه مناسبی برای ارزیابی مجموعه آیتمی شوخی کردم» است. گرچه خودش بارها در طول مصاحبه تکرار می کرد که این سوال ها را باید کارگردان یا نویسندگان مجموعه پاسخ دهند نه او؛ با اینحال به نظر ما پاسخ های انصاری به سوالات، دفاعش از این مجموعه و دلایلش برای گرایش گروه به سمت آیتمی، بسیار جالب و حساب شده بود. مشروح این مصاحبه را بخوانید. با این حساب در دهه 70 هم شرایط و حرف هایی که قرار بود زده شود ایجاب می کرده که مثلا ساعت خوش» در فرم آیتمی ساخته شود؟
| |||
گردآوری و تنظیم:گروه فرهنگ و هنر پرشین پرشیا | |||
| |||
رومه هفت صبح | :منبع |
راز داشتن زیباترین چشم های جهان برملا شد
| |||
اهمیت چشم ها برای داشتن ظاهری آراسته و زیبا بر هیچ کس پوشیده نیست. گاهی پیش می آید که به طور ناگهانی به یک مهمانی دعوت می شوید. کل روز سر کار بودید و خستگی روحی و جسمی بر شما غلبه کرده. این مسئله علاوه بر آنکه بر پوست شما اثر می گذارد و موجب تیرگی آن می شود، زیبایی چشم های تان را هم تحت تاثیر قرار می دهد. برای آنکه بتوانید در مدت زمانی کوتاه بر خستگی تان غلبه و تیرگی و سیاهی دور چشم ها را رفع کنید، می توانید از چای کیسه ای استفاده کنید. اگر چای کیسه ای دردسترس ندارید یک پارچه نخی و تمیز را بردارید و مقداری چای خشک درون آن بریزید و آن را با آب نیمه ولرم خیس کنید و اجازه دهید خنک شود. سپس چای کیسه ای یا دستمال حاوی چای را روی چشم های تان قرار دهید و اجازه دهید به مدت ۰۲ دقیقه روی چشم های تان باقی بماند. این روش به شما کمک می کند که در کمتر از نیم ساعت خستگی و تیرگی را از پوست ها و عضلات چشم های تان دور کنید و با ظاهری آراسته در مهمانی حاضر شوید.
داشته باشد.
| |||
گردآوری و تنظیم:گروه سلامت پرشین پرشیا | |||
| |||
مجله زندگی ایده آل | :منبع | ||
حتماً آدم های بسیار باهوش و توانمندی را میشناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمیدهند. آنها ساعت های طولانی کار میکنند، به خودشان استرس وارد میکنند اما هیچ پیشرفت خوبی نمیکنند.
همه ما در طول زندگی عادت های غیر مفیدی پیدا میکنیم که ما را از رسیدن به هدف اصلی زندگیمان دور میکند. و معمولاً در این دنیا که با سرعت شگرفی پیش میرود، حتی متوجه نمیشویم که همان اشتباهات را دوباره و دوباره مرتکب میشویم. برای اینکه زندگی متوازن و مفید داشته باشید باید طولانی مدت در کاری که راضیتان میکند تلاش نموده و از اشتباهاتی که در زیر عنوان میگردد دوری کنید.
این 8 اشتباه انسانهای باهوش است و نشانتان میدهیم که چطور از این اشتباهات در امان بمانید:
1. آنها مشغول بودن را با مفید بودن اشتباه میگیرند.
سرعتتان را کندتر کنید و این را به یاد بیاورید: بیشتر چیزها هیچ اهمت خاصی ندارند. مشغول بودن معمولاً یک شکل تنبلی ذهنی است—تنبل فکر کردن و با تنبلی عمل کردن. بخاطر همین است که میگویند عاقلانه تر کار کنید نه سختتر.
فقط کافی است که یک نگاه به اطرافتان بیندازید. آنها که از همه مشغول ترند بازده کمتری دارند.
افراد پرمشغله همیشه وقت کم میآورند. همیشه در تلاش برای رسیدن به سر کار، کنفرانس، میتینگ، جلسات کاری و از این قبیل هستند. معمولاً کم پیش میآید که وقت کافی برای خانواده و دور هم بودن داشته باشند، حتی برای خوابیدن هم وقت ندارند.
برنامه پرمشغله شان باعث میشود احساس مهم بودن کنند اما این فقط یک توهم است.
راهحل: سرعتتان را کمتر کنید. نفس بکشید. تعهداتتان را مرور کنید. کارهای مهم را اول برنامه بیاورید. هر زمان فقط یک کار را انجام دهید. از همین حالا شروع کنید. هر دو ساعت یکبار یک وقفه کوتاه برای استراحت داشته باشید. بعد تکرار کنید.
2. وقتشان را صرف دنبال کردن یک دستاورد ساختگی میکنند.
رشد شخصی مسئله ای سالم است. رشد شخصی یک دستاورد است. اما تا زمانیکه واقعی باشد. مشکل اینجاست که فشار برای رشد کردن به همراه خود، انگیزه برای راحتتر کردن آن رشد میآورد. یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، برای ساده تر به نظر رسیدن رشد.
بازیهای رشد که دستاوردهای ساختگی دارند را در اینترنت بارها میبینید. خیلی از آنها حاوی محصولات و خدماتی هستند که توسط اسامی معروفی مثل Facebook و Twitter فراهم میشوند. هرکدام یک زیربنای روانی دارند که از یک بازی رشد پر از دستاوردهای ساختگی حمایت میکنند—جمع آوری امتیازهایی که به فایده موردنظر آن محصول یا خدمات نزدیک باشد.
در Facebook لیست دوستان و در Twitter دنبالکنندگان آن.
بله، هرکدام از آنها اگر به تعادل و باهدف استفاده شوند، یک هدف منطقی به دنبال دارد. اما بیشتر افراد اینقدر خود را درگیر سیستم امتیازهای آن بازی میکنند که آن دلیل اصلی و قانونی که بخاطر آن شروع به استفاده از آن محصول یا خدمات کردند را به کلی فراموش میکنند.
اگر این بازی را فقط برای سرگرمی انجام میدهید، و از آن آگاهید، عالی است و هیچ اشکالی ندارد. اما اگر هدفتان به دست آوردن دوستان بیشتر و بیشتر و بالا بردن تعداد دوستان و دنباله روهایتان فقط برای دست یافتن به آن است، دستاوردهایتان کاملاً ساختگی است.
به همین دلیل خیلی مهم است که ذهنتان را روی کاری که میکنید و دلیل انجام آن تمرکز دهید.
راهحل: از خودتان بپرسید: آیا این فعالیت یک تغییر مثبت و محسوس در زندگی من یا فردی دیگر ایجاد میکند؟ آیا لازمه یک هدف واقعی است؟ آیا به نظرم اشکالی ندارد که اینکار را فقط به خاطر اینکه از انجام آن لذت میبرم انجام میدهم، فارغ از اینکه فکر کنم برای خودم یا دیگری فایده دارد یا نه؟
3. یاد میگیرند یک کار را چطور انجام دهند اما هیچوقت انجامش نمیدهند.
متاسفانه تعداد کمی از آدمها طوری زندگی میکنند که به آن موفقیتی که همیشه در رویاهایشان بوده دست پیدا کنند. و این یک دلیل ساده دارد:
هیچوقت وارد عمل نمیشوند!
علمآموزی به این معنا نیست که رشد میکنید. رشد زمانی اتفاق میافتد که چیزهایی که میدانید زندگیتان را تغییر دهند. بیشتر آدمها در سردرگمی کاملند. درواقع آنها زندگی نمیکنند. فقط روزها را میگذرانند و هیچوقت کاری که لازم است را انجام نمیدهند—یعنی دنبال کردن آرزوهایشان.
مهم نیست که نابغه باشید یا دکترای فیزیک کوانتوم داشته باشید، اگر عمل نکنید نمیتوانید کوچکترین تغییری در زندگیتان ایجاد کنید. بین دانستن خالی و دانستن و عمل کردن تفاوت زیادی وجود دارد. دانش و هوش بدون عمل هر دو بی ارزش هستند. به همین سادگی!
راهحل: موفقیت در تصمیم به زندگی کردن—جذب خودتان در فرایند دنبال کردن اهدافتان— نهفته است. پس تصمیم بگیرید و وارد عمل شوید.
4. برای بررسی پیشرفتشان معیار سنجش درستی ندارند.
نمیتوانید چیزی که به درستی آنرا نسنجیده اید را کنترل کنید و چیزی که میسنجید آینده شما را تعیین میکند. اگر چیزهای درستی را بررسی نکنید نسبت به فرصتهایی که برایتان پدیدار میشود کور میشوید.
تصور کنید که در کار تجاری کوچکی که انجام میدهید، مقرر کنید که میزان مدادها و گیره های کاغذ که مصرف کردید را حساب کنید. آیا این منطقی است؟ خیر! چون مدادها و گیره های کاغذ معیار خوبی از چیزهای مهم برای یک تجارت نیستند. مدادها و گیرههای کاغذ هیچ تاثیری در درآمد، رضایت مشتری، رشد بازار و از این قبیل نیستند.
اجازه بدهید بعنوان یک مثال عینی از فروشگاه اینترنتی اسم ببریم. بیشتر صاحبین این سایتها که از آن راه زندگی خود را میگذرانند، تعداد مشترکین RSS خود را اولین معیار موفقیت سایتشان قلمداد کرده و به دقت آن را بررسی میکنند اما نمیدانند که تعداد مشترکین RSS یک معیار حیاتی نیست زیرا بیشتر این مشترکین درصد فعالیت بسیار پایینی در سایت میزبان و تولید کننده درآمد آن دارند.
اینکه چه چیز را بسنجید آینده شما را پیشبینی میکند. باید چیزهایی را بسنجید که مستقیماً به هدف اولیه شما مرتبط باشد.
راهحل: رویکرد مناسب این است که بفهمید هدف اصلیتان چیست و بعد چیزهایی که مستقیماً در رسیدن به آن هدف دخیل هستند را بسنجید. درمورد مثال سایت تجاری، هدف باید "اخذ درآمد از طریق سایت" باشد. و چیزهای کمی که ارزش بررسی را دارند تعداد کلیکهایی است که روی تبلیغات، نرخهای تبدیل مرتبط، نرخهای تبدیل محصولات داخل و فیدبک مشتری/خواننده و از این قبیل میباشد.
توصیه ما این است که برای تعیین هدف اصلیتان وقت بگذارید، بعد مهمترین موارد برای بررسی کردن را تعیین کرده و بعد بلافاصله شروع به بررسی کنید. به طور هفتگی اعداد را یادداشت کرده و از آن اطلاعات برای ایجاد یک نمودار روند رشد هفتگی یا ماهانه استفاده کنید تا پیشرفتتان را ارزیابی کنید. بعد عملکردهایتان را بنا به پیشرفت بیشتر توسعه دهید.
5. درگیر ایدآلسازی همه چیز میشوند.
خیلی از ما ایدآلگرا هستیم. معیارهای بالایی برای خودمان در نظر میگیریم و بیشترین تلاشمان را میکنیم. زمان و توجه زیادی را صرف کار/علاقه مان میکنیم تا استانداردهای شخصیمان را بالا نگه داریم. عشق ما به بهترینها باعث میشود دست به تلاشهای بیشتر بزنیم، هیچ وقت دست از کار نکشیم و هیچ وقت از پا ننشینیم. و این اختصاص دادن کامل خود به ایدآلها به ما کمک میکند به نتیجه دلخواهمان برسیم. البته تازمانیکه این روش ما را اسیر خود نکند.
اما وقتی اسیر ایدآلگرایی شدیم چه اتفاقی میافتد؟
وقتی نتوانیم به استانداردهایی که برای خودمان تعیین کردهایم برسیم، ناامید و دلسرد میشویم و نمیتوانیم با چالش های جدید روبهرو شویم و یا حتی کاری که شروع کردهایم را تمام کنید. اصرار ما برای رساندن همه چیز به منتهای درجه عالی بودن باعث تاخیرهای زیاد در کارها، استرش شدید و نتیجه نامطلوب میشود.
ایدآلگراهای واقعی کارها را سخت شروع میکنند و برای اتمام آنها هم بسیار سختی میکشند.
راهحل: دنیای واقعی هیچ پاداشی به ایدآلگراها نمیدهد. دنیا به کسانی پاداش میدهد که کارها را انجام میدهند. و تنها راه برای انجام کارها این است که 99% مواقع ایدآل انجام ندهیم. فقط با سالها تمرین و غیرایدآل انجام دادن کارهاست که میتوانیم به بارقههایی از ایدآل دست پیدا کنیم. پس تصمیم بگیرید. وارد عمل شوید. از نتیجه کار درس بگیرید. و این روش را بارها و بارها انجام دهید. این بهترین راه برای دست یافتن به ایدآلهاست.
6. قبل از اینکه برای یک فرصت وارد عمل شوند صبر میکنند تا 100% برای آن آماده گردند.
این مورد تا حدودی به مورد بالا مرتبط است اما نکاتی دارد که باید جداگانه درمورد آن بحث شود.
یکی از مهمترین چیزهایی که میبینیم افراد باهوش را عقب میاندازد بیمیلی خودشان برای قبول کردن فرصتها فقط به این دلیل است که تصور میکنند برای آن آمادگی ندارند. به عبارت دیگر، تصور میکنند که به دانش، مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارند تا بتوانند برای آن فرصت اقدام کنند. متاسفانه، این طرز فکر جلوی پیشرفت را میگیرد.
واقعیت این است که وقتی موقعیت و فرصتی پیش میآید هیچکس هیچوقت 100% آماده نیست. چون بیشتر فرصتهای زندگی ما را مجبور میکند از نظر احساسی و عقلی رشد کنیم. این فرصتها باعث میشود از منطقه امنمان پا را فراتر بگذاریم و این یعنی اول کار احساس راحتی چندانی نخواهیم داشت. و وقتی احساس راحتی نکنیم، احساس آمادگی هم نمیکنیم.
راه حل: یادتان باشد که فرصتهای استثنایی برای رشد و پیشرفت فردی بارها و بارها در طول زندگی اتفاق میافتد. اگر میخواهید در زندگیتان تغییر مثبت ایجاد کنید، باید از این موقعیتها استفاده کنید، حتی اگر 100% احساس آمادگی برای آن نکنید.
7. خود را با انتخابهای زیاد اشباع میکنند.
اینجا در قرن 21 که اطلاعات با سرعت نور حرکت میکند و فرصتهای تغییر و پبشرفت بهنظر بی انتها میرسد، برای انتخاب روند زندگی و کار با موقعیتهای مختلفی روبهرو هستیم. اما متاسفانه، زیاد بودن گزینههای انتخاب معمولاً موجب بیتصمیمی، سردرگمی و بیحرکتی میشود.
تحقیقات مختلفی درمورد کار و بازاریابی نشان داده است که وقتی مشتری با انتخاب های مختلفی از محصولات روبهرو باشد، خرید کمتری میکند. مطمئناً انتخاب از بین سه گزینه بسیار راحتتر از بین سیصد گزینه است. اگر تصمیم برای خرید کردن سخت باشد، بیشتر افراد خسته شده و دست از خرید میکشند.
به همین ترتیب اگر شما هم خودتان را درمعرض تعداد گزینه های انتخاب زیادی قرار دهید، ذهن ناخودآگاهتان خسته میشود.
راهحل: اگر یک خط تولید را میفروشید، سعی کنید ساده باشد. و اگر سعی دارید درمورد چیزی در زندگیتان تصمیم بگیرید، وقتتان را صرف ارزیابی آخرین جزئیات هر انتخاب نکنید. چیزی را انتخاب کنید که فکر میکنید برایتان مناسب است و آن را امتحان کنید. اگر موثر نبود، چیز دیگری را انتخاب کنید و پیش بروید.
8. در زندگی خود تعادل ندارند.
اگر از آدمها بخواهید آنچه که از زندگی میخواهند را برایتان خلاصه کنند، آن را در کلماتی مثل "عشق"، "موفقیت"، "خانواده"، "شناخت"، "آرامش"، "خوشبختی" و امثال آن خلاصه میکنند. اما همه اینها چیزهایی کاملاً متفاوت هستند و بیشتر آدمها همه آن را در زندگیشان میخواهند. متاسفانه، تعداد زیادی از آدمها برای رسیدن به این اهداف زندگیشان را درست متعادل نمیکنند.
کسی را میشناسم که سال گذشته یکصد میلیون تومان از تجارت خود درآمد کسب کرد اما وقتی با من دردودل میکرد میگفت که افسرده است. وقتی از او دلیلش را پرسیدم گفت چون تنها و خسته است و وقت کافی برای خودش اختصاص نداده است.
یک نفر دیگر را هم میشناسم که همیشه و تقریباً همه روز را در ساحل مشغول موج سواری است. او از آندسته آدمهای مثبتاندیش بسیار شاد است که همیشه نیشش تا بناگوشش باز است. اما در یک وَن میخوابد و واقعاً محتاج نان شبش است. نمیتوانم با اینکه این مرد همیشه شاد به نظر میرسد داستان زندگیش را یک زندگی موفق بدانم.
اینها دو سبک زندگی تقریباً نامتعادل هستند. میلیونها زندگی دیگر هم مثل اینها وجود دارد.
راهحل: وقتی زندگی کاریتان (یا زندگی اجتماعیتان، خانوادگیتان و از این قبیل) پرمشغله باشد و همه انرژیتان در آن نقطه متمرکز شده باشد، خیلی راحت تعادل زندگیتان برهم میخورد. بااینکه انگیزه اهمیت زیادی دارد اما اگر میخواهید کارها درست انجام شود، باید ابعاد مختلف زندگیتان را متعادل کنید. اینکه یک بُعد زندگی را فراموش کرده و بیشتر وقتتان را صرف یک بُعد زندگی کنید، فقط برایتان خستگی و استرس به همراه خواهد داشت.
باید و نبایدهای ارتباط با جنس مخالف
مادربزرگم هر وقت می خواهد ارتباط با جنس مخالف را نهی کند با کلی افتخار می گوید: من پدربزرگت را اولین بار سر سفره عقد دیدم، اصلا کسی از من نظری نپرسید، یک شب خوابیدم و فردا صبح که بیدار شدم خواهرم گفت: دیشب شوهرت دادند!
به او می گویم اگر پدربزرگ را دوست نداشتی و بعد از ازدواج نسبت به او انس و الفت پیدا نمی کردی چه؟ آن وقت همین قدر با افتخار از این که چشم بسته شوهرت دادند یاد می کردی؟ او هم می خندد و می گوید زمانه با زمانه فرق می کند، زمان ما وقتی حرف از خواستگار می شد دختران از شرم تا بناگوش سرخ می شدند. راست می گوید قصه، قصه تغییر زمان است؛ تغییراتی که اگر برایش آماده نشویم حسابی غافلگیرمان می کند. تغییراتی که نه می شود یک تنه در برابرشان قد علم کرد و نه می شود بی چون و چرا قبولشان کرد، با این حال بسیاری از والدین هنوز نمی دانند در مقابل رفتارهایی های مثل ارتباط با جنس مخالف چه تدبیری به کار برند که نه فرزندشان پنهانکاری کند و نه حریم ها را بشکند.
رضوان عباسی می گوید: من از وقتی که دست راست و چپم را شناختم مادرم همیشه در گوشم خوانده بود "دخترا با دخترا، پسرا با پسرا"، هیچ وقت حق هم صحبتی یا همبازی شدن با هیچ پسری را نداشتم، اگر مادر و پدرم به مهمانی دعوت می شدند، آمدن یا نیامدن من بستگی به این داشت که آن خانواده فرزند ذکور داشته باشد یا نداشته باشد! آن قدر از ارتباط با جنس مخالف منع شده بودم که وقتی به سن نوجوانی رسیدم از هر فرصتی استفاده می کردم تا این قانون را زیرپا بگذارم، بالاخره آنها که نمی توانند در هر جایی پشت سر من بیایند و مراقبم باشند، نمی توانند هر روز گوشی تلفن یا اینترنتم را چک کنند. گاهی فکر می کنم اگر آنها این قدر مرا محدود نمی کردند شاید من هم کمتر برای هم صحبتی با جنس مخالفم تمایل داشتم.
قید و بندهای افراطی و سهل گیری های تفریطی، نتیجه ای یکسان به بار می آورد، والدین نه باید آن قدر حساسیت به خرج دهند که فرزند در انتظار یک لحظه غفلت بنشیند و نه آنقدر بی توجه باشند که فرزند بین راه درست و غلط هیچ تفاوتی را نشناسد. زمانی که والدین با روشی سختگیرانه و پرخاشگرانه با فرزندشان برخورد می کنند، اولین نتیجه ای که حاصل می شود پنهانکاری و سکوت است، فرزندان یاد می گیرند تا هر مساله ای را که با جنس مخالفشان مرتبط است پنهان کنند. والدین باید به دنبال فرصت های مناسب باشند تا خودشان در این باره با فرزندانشان صحبت کنند. این فرصت ها معمولا هنگام دیدن یک فیلم خاص، یا خواندن صفحه حوادث رومه و بازگو کردن خاطرات دوران نوجوانی میسر می شود.
در همین زمان ها هم هست که والدین میزان شناخت فرزندان و نوع نگاه او به این مقوله را درمی یابند. یکی دیگر از مضرات کنترل های اینچنینی، این است که دختران و پسران در برقراری ارتباط و شناخت جنس دیگر دچار مشکل می شوند. مرتضی که در حال گذران دوره کارشناسی ارشدش در یک رشته فنی مهندسی است، می گوید: پدر و مادرم همیشه مراقب بودند که من هوش و حواسم به درس باشد، زمانی که دانشگاه قبول شدم و به تهران آمدم، مادرم مرا مدیون کرد که جز درس به چیز دیگری فکر نکنم، من هم از یک سو می خواستم نسبت به والدینم متعهد باشم و از سوی دیگر اصلا بلد نبودم با یک دختر حرف بزنم، چه برسد به ارتباط دوستانه و زیرپا گذاشتن تعهدات! در دوره ارشد به یکی از همکلاسی هایم علاقه مند شدم، یک سال طول کشید تا این علاقه را با کلی واسطه تراشیدن به او بگویم. حتی نمی توانستم خودم را درست به او معرفی کنم، آخرش هم جواب رد شنیدم. من با وجودی که تحصیلات خوبی دارم و در یکی از بهترین دانشگاه های تهران درس می خوانم، اما هیچ اعتماد به نفسی برای صحبت کردن با دختران ندارم، هر وقت جلوی آینه می ایستم حس می کنم زشت و بدقواره ام.
این که فرزندان درس را در اولویت برنامه های خود بگذارند خوب است، اما والدین باید در کنار درس به آنها مهارت های زندگی را نیز بیاموزند؛ مهارت هایی مثل چگونگی برقراری روابط موثر، حل مساله، مدیریت هیجانات، مهارت تصمیم گیری، مهارت نه گفتن و . این مهارت ها به فرزندان کمک می کند تا تحت فشار همسالان یا بر اثر هیجانات منفی به سمت برقراری ارتباط های آسیب زا نروند. ضمن اینکه برای این آموزش های غیردرسی وقت و بودجه و برنامه مورد نیاز است، کلاس های مهارت زندگی، مراجعه به مشاوران، صحبت کردن با نوجوانان و به اشتراک گذاری تجربیات می تواند به کودکان مهارت تفکر نقاد را بیاموزد.
در مقابل خانواده هایی که سختگیری های غیرمنطقی اعمال می کنند، گروهی دیگر از خانواده ها هستند که گمان می کنند با آزاد گذاشتن فرزندان بخصوص در عرصه ارتباط با جنس دیگر، فرزندشان هم به شناخت کافی دست پیدا می کند و هم این که لااقل دور از چشم او دست به کاری نمی زند در واقع والدین حاضر می شوند برای به دست آوردن اطلاعات کافی از ارتباطات فرزندانشان به آنها باج بی قید و بندی بدهند، غافل از این که این آزادی بی قاعده فرزندشان را به دام تنوع طلبی و بی مسئولیتی می اندازد. کسی که هر چند وقت یک بار یک رابطه عاطفی بدون تعهد را تجربه می کند بسختی می تواند به تعهد ازدواج هم پایبند بماند.
شهریار که بیست و هفت ساله است، می گوید: "من هیچ وقت از طرف والدینم محدودیتی نداشتم، از وقتی که خودم را شناختم مورد توجه فامیل و دوستان بودم، پدر و مادرم هم از این که مرکز توجه بودم خوشحال می شدند. یادم می آید در دوران نوجوانی با دوستانم شرط بندی می کردم که مثلا با فلان دختر دوست شوم، بعد از چندبار آزمون و خطا هم همیشه من برنده بودم.
اوایل این بازی به من حس غرور می داد، اما بعد از مدتی از آن خسته شدم و سعی کردم روابطم را نزدیک تر کنم، ولی دیگر دور از چشم پدر و مادرم، چون می دانستم با روابط نزدیک تر از یک دوستی ساده، مخالفند. برقراری روابط جنسی جدای از خطراتی که برایم داشته باعث شده هم از خودم و هم از همه زن ها بدم بیاید. اصلا نمی توانم به هیچ کس اعتماد کنم و حتی فکر ازدواج هم آزارم می دهد. والدین باید دقت کنند که هر چقدر سن شروع رابطه با جنس دیگر کمتر باشد، نوجوان به احتمال بیشتری در خطر مشکلات رفتاری و ناراحتی های روانی قرار می گیرد. شاید بهتر این باشد که از والدین بخواهیم آگاهی های خود را در این زمینه افزایش دهند که هر دوره سنی نیازهای خاص خودش را می طلبد.
بسیاری از والدین از این که درباره رابطه با جنس مخالف سخن بگویند، خجالت می کشند. بهتر است مادران با دختران و پدران با پسران درباره این روابط سخن بگویند و از گفتن جزئیات بیشتر هم خجالت نکشند، برخی والدین گمان می کنند سخن گفتن در این باره نوجوانشان را از نظر جنسی فعال می کند، در حالی که وقتی منبع اصلی اطلاعات از جانب والدین باشد، نوجوان کمتر به سمت روابط جنسی گرایش پیدا می کند.
اگر پدر یا مادری نمی خواهد در این زمینه با فرزندش صحبت کند، می تواند از یک بزرگ تر دیگر که مورد اعتماد او و فرزندش است بخواهد این کار را انجام دهد. به خاطر داشته باشید اکنون هیچ دوره آموزشی رسمی و تائیدشده ای برای اطلاع رسانی به فرزندان وجود ندارد، نه در مدرسه و نه حتی در دانشگاه، جوانان و نوجوانان آموزشی برای ارتباط عاطفی موثر نمی بینند و همین مساله است که مداخله درست و منطقی والدین را ضرورت می بخشد.
روان شناسان در این رابطه معتقدند که بهتر است ارتباط دختران و پسران در یک چارچوب مشخص و هدفمند باشد. اگر این ارتباط با هدف ازدواج صورت گرفته است، دو طرف قبل از هر فکر جدی برای آینده باید خود را بشناسند و ملاک های اساسی ازدواج را بدانند، ضمن این که مراقب باشند این ارتباط به صمیمیت و رابطه عاطفی کشیده نشود تا در صورت به نتیجه نرسیدن صحبت ها و سازگار نبودن معیارها با قطع ارتباط هر دو طرف ضربه نخورند.
مطلع بودن والدین سبب می شود ارتباط شکل رسمی و قانونمندی داشته باشد، ضمن اینکه نباید فراموش کرد در جامعه ایرانی ازدواج ارتباط بین دو خانواده است، نه فقط دو نفرو نکته دیگر اینکه تا زمانی که فرزندان از تصمیم خود مطمئن نشده اند جز خانواده ها، کس دیگری در جریان این ارتباط نباشد. هم جوانان و هم خانواده ها از همان ابتدای آشنایی با مشاورینی باتجربه و آگاه م کنند، تا یک چشم سوم آشنا با این حوزه آنها را در تصمیم گیری یاری کند.
نوشته شیما نادری در رومه جام جم
من این حرفا حالیم نیست، فقط میخوام خوشگل بشم، همین و بس !
مکان: مطب یك پزشک
شخصیت ها: دختر خانومی جوان و یک دکتر دارای دکترای افتخاری از دانشگاه هاروارد در رشته جلبک شناسی
دکتر: میدونستید هزینه این عمل چیزی در حدود بودجه یک سال کشور گینه بیسائو هست؟
دخترجوان: بله آقای دکتر بابام بهم قول داده بود اگه کنکور قبول بشم خرج جراحی پلاستیکم رو بده.
دکتر: میخواهید عمل کنید پس؟
دخترجوان: آره دیگه. خوب میدونید مشکلات برای یه دختر دم بخت خیلیه. همش میگن صورتش کجه دماغش درازه چشماش کوچیکه صورتش لاغره و از اینجور حرفها.
دکتر: خطراتش رو میدونید؟
دخترجوان: نه! مگه خطری هم داره؟
دکتر: خب شما میخواهید چه عملی بکنید؟
دخترجوان: گونه هام و پلک هام و پوستم و زیر گردنم رو و چربی های بدنم رو ساکشن کنم.
دکتر: هفتاد ساعت بیهوشی داریم. هشت ماه دوران نقاهت و رژیم غذایی خاص مثلا هر روز باید یک لیوان روغن کرچک بخورید و مقادیری برگ درخت نارنج و ممکنه تا آخر عمر در حالت اسهال اونهم از نوع بدخیمش بمونید تازه اگه از هفتاد ساعت بیهوشی جان سالم به در ببرید و تو اون ساعت ها حافظه خودتون رو از دست ندید. ممکنه اسم خودتون رو فراموش کنید و خانواده خودتون رو نشناسید.
دخترجوان: (با کمی تردید) اون وقت خوشگل میشم؟ میتونم شوهر کنم؟
دکتر: امکانش هست باید ببینیم بدنتون چقدر جواب میده.
دخترجوان: من حاظرم بخاطر اینکه روی اون دختر خالم رو که دماغش رو عمل کرد کم کنم همه خطراتش رو قبول کنم.
دکتر: باید یه فرم پر کنید که تمام عوارض عمل رو به عهده میگیرد و در صورت بروز هر اتفاقی هیچ مسئولیتی به گردن ما نیست. میدونید که بهداشت جدیدا خیلی سخت میگیره.
دخترجوان: همش رو بدید امضا میکنم تو فقط منو خوشگل کن دكتر تا بتونم با یه جوون خوش تیپ ازدواج کنم.
دکتر: جدیدا بر اثر تحریم ما از مواد داخلی استفاده میکنیم شما که مشکلی ندارید؟
دخترجوان: مثلا چی؟
دکتر: مثلا به جای سیلی ممکنه از چوب پنبه استفاده کنیم و یا از غضروف مرغ برای شکل دادن به دماغ شما و برای سفیدی پوستتون از گچ ساختمانی استفاده کنیم و برای سفت کردن سینه هاتون از سیمان سفید. شما که مشکل ندارید؟
دخترجوان: اون وقت دماغم صاف میشه؟
دکتر: به شرطی که مثل اون دفعه شاغول مش غلام خراب نباشه و طراز باشه.
دخترجوان: یعنی اون وقت خوشگل میشم؟
دکتر: اگه جناب عزراعیل بی موقع سر و كله اش پیدا نشه بعد از این عمل آره.
دخترجوان: خب پس زود منو عمل کنید آقای دکتر.
دکتر: خب برید تو اتاق بغلی تا بیهوشتون کنند.
دکتر: آخ راستی یادم رفت ما ماده بیهوشی نداریم تو اون اتاق با یه بیل میزنند تو سرتون تا بیهوش بشید لطفا جیغ نزنید چون ما هنوز مراحل مجوز گرفتنمون از بهداشت سپری نشده خودتون که میدونید اینروزها چقدر سخت مجوز درمانگاه زیبایی میدن.
دخترجوان: مرسی، باشه نترسید قول میدم جیغ نزنم، ولی آقای دكتر شما هم باید قول بدی كه من خیلی خوشگل بشم ها.
دکتر: ممنون که با ما همکاری می کنید برای رسیدن به نهایت خوشکلی .
چند لحظه بعد : بدلیل موجود نبودن بیل ناچارا با ابزاری شبیه كلنگ این بیهوشی انجام شد كه در نتیجه دختر نتوانست به قولش عمل كند و متاسفانه پس از كشیدن جیغی بلند بلافاصله به خواب ابدی فرو میرود. خدایش بیامرزد که در حسرت زیبایی ناكام ماند و خلاصه دار فانی را وداع گفت. و این درس عبرتی شد برای دیگر دختران زیبا پسند تا به متدهای زیبایی عصر حاضر زیاد اعتماد نكنند.
پیام اخلاقی : البته این یك نمایشنامه به سبك روحوضی بود كه اجرا شد ولی بطور كلی زیبایی خوبه، تا اندازه ای هم ملاک هست، خرج کردن برای زیبایی هم تا اندازه ای بد نیست، ولی هیچ تعریفی جامع تر از این نیست كه شما دختر خانم های ایرونی باید قدر زیبایی واقعی خودتون رو بیشتر بدونید و تحت تاثیر اینگونه مسائل نباید خوشگلی خدادادی و اورجینال رو ناشیانه دستكاری كرد ! اینطور نیست ؟
خـداونـد از نـگاه ملاصـدرا
خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
اما بقدر فهم تو کوچک میشود
و بقدر نیاز تو فرود می آید
و بقدر آرزوی تو گسترده میشود
و بقدر ایمان تو کارگشا میشود
و به قدر نخ پیر ن دوزنده باریک میشود
و به قدر دل امیدواران گرم میشود
یتیمان را پدر می شود و مادر
بی برادران را برادر می شود
بی همسرماندگان را همسر میشود
عقیمان را فرزند میشود
ناامیدان را امید می شود
گمگشتگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
رزمندگان را شمشیر می شود
پیران را عصا می شود
و محتاجان به عشق را عشق می شود
خداوند همه چیز می شود همه کس را
به شرط اعتقاد
به شرط پاکی دل
به شرط طهارت روح
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا
و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار
و بپرهیزید
از ناجوانمردیهــا
ناراستی ها
نامردمی ها!
چنین کنید تا ببینید که خداوند
چگونه بر سر سفره ی شما
با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند
و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد
و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند
و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند
مگر از زندگی چه میخواهید
که در خدایی خدا یافت نمیشود؟
که به شیطان پناه میبرید؟
که در عشق یافت نمیشود
که به نفرت پناه میبرید؟
که در حقیقت یافت نمیشود
که به دروغ پناه میبرید؟
که در سلامت یافت نمیشود
که به خلاف پناه میبرید؟
و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید
که انسانیت را پاس نمی دارید ؟!
از سخنان ملاصدرای شیرازی
بیت کوین رایگان واقعیت دارد؟ هم بله هم نه. در واقع، باید این سوال را به دو سوال مجزا تقسیم کرد. آیا جایی هست که در ازای کاری به ما بیت کوین بدهد؟ بله. آیا جایی هست که محض رضای خدا به ما بیت کوین بدهد؟ به هیچ عنوان.
نابرده رنج گنج میسر نمیشود.»
پنیر رایگان فقط در تله موش پیدا میشود.»
دو جمله بالا خیلی کلیشهای هستند و احتمالاً بارها آنها را شنیدهاید، اما این چیزی از درستی آنها کم نمیکند. میتوانید بدون خرید بیت کوین، آن را بهدست بیاورید، اما نباید فکر کنید که کسی عقلش را از دست داده و حاضر است بیت کوینهای ارزشمندش را بدون هیچ چشمداشتی اهدا کند.
البته در ماههای اولیه عمر بیت کوین (سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰)، افراد فعال در این حوزه و کسانی که عاشق بیت کوین بودند، برای آشنا کردن مردم با این پدیده، بیت کوین رایگان اهدا میکردند. در آن زمان بیت کوین ارزش ناچیزی داشت و قیمت چند هزار واحد از آن به ۱۰۰هزار تومان هم نمیرسید. اما بیت کوین دیگر آن دوران را گذرانده است. در زمان نگارش این مقاله، قیمت بیت کوین حدود ۸,۸۰۰ دلار (بیش از ۱۵۰ میلیون تومان) است و دیگر کسی حاضر نیست به این سادگی بیت کوین رایگان به کسی بدهد.
اگر هنوز هم به دنبال بیت کوین رایگان هستید، یک خبر بد و یک خبر خوب برای شما داریم. خبر بد این است که امروزه بیشتر راههای دریافت بیت کوین رایگان به روشی برای سوءاستفاده از شما تبدیل شدهاند. اغلب این روشها وقت زیادی از شما تلف میکنند، درآمد بسیار ناچیزی دارند و با فعالیت خود فقط باعث میشوید تا جیب افراد دیگری پر شود. خبر خوب اینکه بیت کوین تا هشت رقم اعشار قابل تقسیم است. یعنی به عنوان مثال، میتوان به جای ۱ بیت کوین کامل، ۰.۰۰۰۱ از آن دریافت کرد که امروز ارزشی ندارد، اما چند سال دیگر شاید صدها برابر شود.
یکی از روش های دریافت بیت کوین رایگان این لینک هستش که بدون دریافت هیچ گونه هزینه ای قادر خواهید بود، بیت کوین رایگان دریافت کنید و پس از افزایش آن می توانید به کیف پول انتقال و در صرافی ها آن را به دلار یا تومان چنج کنید.
برای استفاده با ما همراه باشید:
1. ابتدا از طریق لینک زیر وارد سایت بشید:
https://cryptotabbrowser.com/16265096
سپس متناسب با سیستم عامل خود نرم افزاری که شبیه به مرورگر کروم است رو دانلود کنید.
پس از نصب و اجرا یک گزینه نارنجی رنگ یا حرف C کنار مرورگر باز میشه و اگر روی اون کلیک کنید میتوانید به راحتی توی سایت ثبت نام کنید. (دقت داشته باشید مرورگر cryptotab باشه).
سعی کنید با ایمیلی که باهاش سر و کار دارید و رمز و پسوردش از یادتون نمیره ثبت نام کنید.
پس از ثبت نام کافیه به کار خودتون برسید و بزارید با روشن نگه داشتن سیستم بیت کوین هم برای شما استخراج بشه!
اگر مداوم از سایت استفاده کنید، بعد یک ماه بیت کوین کافی برای برداشت جمع آوری میکنید.
البته این نکته رو هم بگم که بیت کوین سال 2021 به اوج خودش میرسه، پس همین حالا شروع کن و کسب درآمد کن!
نکته دیگه اینکه برای خودتون زیرمجموعه بگیرید که سریع تر بیت کوین دریافت کنید.
امیدوارم موفق باشید.
درباره این سایت